تا بهار دلنشین آمده سوی چمنای بهار آرزو بر سرم سایه فکنچون نسیم نو بهار، بر آشیانم کن گذرتا که گلباران شود کلبه ویران منتا بهار زندگی آمد بیا آرام جانتا نسیم از سوی گل آمد بیا دامن کشانچون سپندم بر سر آتش‌نشان بنشین دمیچون سرشکم در کنار بنشین نشان سوز نهان
تا بهار دلنشین آمده سوی چمنای بهار آرزو بر سرم سایه فکنچون نسیم نو بهار، بر آشیانم کن گذرتا که گلباران شود کلبه ویران منباز آ ببین در حیرتم، بشکن سکوت خلوتمچون لاله تنها، ببین بر چهره داغ حسرتمای روی تو آیینه ام، عشقت غم دیرینه امباز آ چو گل در این بهار، سر را بنه بر سینه ام